تشنگی بنیادینی به معنا وجود دارد، هر کس که یک پرچمی بلند کند توده بدون توجه به شواهد زیر آن پرچم می‌رود/ چه اهمیتی دارد که ژنتیک شما به کجاست می‌رسد

نمایش‌نامه جمهوری تشنگان نوشته‌ی شهریار جوهری اخیرا توجه‌های زیادی را در دنیای داستان و نمایشنامه به خود جلب کرده و نامزد برترین نمایش‌نامه از دهمین دوره انتخاب آثار برترین ادبیات نمایشی ایران نیز شده است.

تشنگی بنیادینی به معنا وجود دارد، هر کس که یک پرچمی بلند کند توده بدون توجه به شواهد زیر آن پرچم می‌رود/ چه اهمیتی دارد که ژنتیک شما به کجاست می‌رسد

ماهان نوروزپور: نمایشنامه پیرامون اهدای اسپرم است. نیاز نیست چیز بیشتری بگویم تا متوجه شویم با موضوعی نو و کار نشده در ایران مواجه هستیم. موضوعی که شاید هیچ کسی نتواند به راحتی در مورد آن حرف بزند. با اینکه علم IVF در کشور ما به روز است و جزء کشورهای سر آمد در منطقه‌ی خودمان در این زمینه هستیم اما صحبت کردن راجع به آن یا با سانسور یا خود سانسوری مواجه می‌شود. اما جوهری دقیقا در مورد همچین موضوعی یک داستان نوشته است. نمایش‌نامه‌ای که بیشتر از اینکه داستانش اهمیت داشته باشد پرسش‌ها و مساله‌های جانبی که برای ما طرح می‌کند اهمیت دارد. در واقع داستان بهانه‌ای است برای رسیدن به پرسش‌هایی که نمی‌توان به راحتی به آن‌ها رسید و شخصیت‌ها نماد مفاهیمی هستند که نمی‌شود آشکارا آن‌ها را فریاد زد.

برخی کارگردان‌ها و نمایشنامه نویس‌ها با متن‌های فرنگی خوب کار می‌کنند و تسلط بالایی در نوشتن و روی صحنه بردن نمایشنامه‌های غربی دارند. یک نهضت Adaptaion هم بود که سعی می‌کردند نمایشنامه‌های غربی را بومی سازی کنند؛ اما با این حال نمایش‌نامه غربی نوشتن معمولا باید دلیل و علتی داشته باشد. پس می‌خواهم از این پرسش شروع کنم که آیا ظرفیت نوشتن این نمایش‌نامه در بستر فارسی وجود نداشت و حتما باید فرنگی نوشته می‌شد؟ آیا شما فکر می‌کردید این موضوع در بستر فرهنگی که تجربه‌اش وجود دارد بهتر فهمیده می‌شود؟

شهریار جوهری: خوب است به ریشه‌ی داستان نمایشنامه بپردازم. دلیل خطور این ایده به ذهن من مواجه با یک خبر بود. خبری در مورد یک اهدا کننده‌ی اسپرم در سال ۲۰۱۷ در استرالیا بود که مشابه‌اش را در هلند هم دیدم. یعنی سناریوی این نمایشنامه این نیست در جهان نیست. اتفاقا بعد از تحقیقات و جست و جو در خبرگزاری‌های خارجی متوجه شدم که این اتفاق خیلی متنوع و زیاد است. نشانه‌اش هم این است که از یک دهه‌ی پیش قوانین تعدیل کننده و تحدید کننده در این زمینه وضع شده است. مثل اینکه شما اجازه‌ی اهدا کردن اسپرم به بیش از ده نفر را ندارید. البته در کشورهای مختلف قوانین هم فرق می‌کند. آمدند یک دسته چهارچوب وضع کردند. من یک خبر-تحلیل خواندم که این مساله حتی می‌تواند ریشه‌ی امنیتی پیدا کند. هیچ انسانی نمی‌تواند چند صد بچه داشته باشد. اما از طریق الگوی اهدا کردن اسپرم امکان اینکه آمار فرزندان بیولوژیکی شما سر به فلک بکشد وجود دارد. در مجموع این داستان یک اصلیتی داشته است و من سعی کردم این اصلیت خارجی را به جا بیاورم. نشانه اینکه نمایشنامه‌ی قبلی این نمایشنامه «بومرنگ نامه» در بستر ایران نوشته شده است.

دیدگاهتان را بنویسید