ماجرای شهید ۱۲ ساله شر و شوری که در روزهای دفاع از خرمشهر کابوس سربازان بعثی شده بود را شنیدهاید؟
حتما با شنیدن خاطرات شهید«بهنام محمدی» از روزهایی که با قد و قامت کوتاهش یک پای دفاع از خرمشهر بود، بغض میکنید، میخندید و افتخار میکنید.
بایگانی دسته: زندگی
غم و شادی صادق آهنگران در روز فتح خرمشهر+فیلم
عقربههای ساعت روز سوم خردادماه سال 1361 به ساعت 15 نزدیک میشود، صدای مارش نظامی از رادیو به گوش میرسد، نفسها در سینه محبوس میشود تا اینکه گوینده خبر میگوید: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید! خونینشهر، شهر خون، آزاد شد».
بانویی که نرخ بزهکاری را کاهش داد
منطقه «هادی آباد» قزوین یکی از مناطق آسیبپذیری است که به دلیل افزایش نرخ بزهکاری؛ نام آن را تگزاس گذاشته اند، اما فعالیت یک بانوی تاثیرگذار محله توانسته است نرخ این بزهکاری را در این منطقه به شدت کاهش دهد.
اینجا خانه ما| ما مراقب همدیگریم، خیلی مراقب!
«بچه گرمش نیست؟ لباسش کلفته انگار» «بهاره دیگه، نازکتر تنش کن!»حالا که من مادر سه تا بچه قد و نیمقد هستم،از این تذکرها دلگیر نمیشوم.حتی گاهی خوشحال هم میشوم که آدمها هنوز به فکر یکدیگرند، با اینکه گاهی برای بیان این محبت، روش خوبی را انتخاب نمی کنند. با این فکرها، ذهنم میرود به پیادهروی خیابانی در سبزوار. به حمیدرضا الداغی فکر میکنم که مراقب دیگران بود، دلسوز انسانها بود و آرزو میکنم که چراغ مواظبت از همدیگر، هرگز در بین هموطنانم خاموش نشود.
عطر برکت| در دنیای موبایل فروشها چه میگذرد؟/ از دستبردهای تر و تمیز تا آنها که با خدا معامله میکنند
فروش و تعمیر موبایلهای هوشمند دنیایی دارد بس بزرگ و پیچیده، کلی راه برای پیچاندن مشتری ها و خرج اضافه روی دست مشتری گذاشتن وجود دارد که مو لای درزش نمیرود، ولی در همین صنف آدمهای زیادی هستند که در هیاهوی کرونا و موبایل لازم شدن مردم و افزایش قیمت ساعتی تلفن همراه، هر روز با خدا معامله میکنند و سود کمتر و خیر زیادتر را به زندگیشان جاری میشود.
امسال متفاوت تر عیدی بدهید!/چند ایده جالب برای عیدی دادن در ایام نوروز
قبول کنید جذابترین بخش دید و بازدیدهای عید، قسمت شیرین عیدی گرفتن است. اما عیدی که نباید همیشه اسکناسهای تانخورده باشد.
ادامه خواندن امسال متفاوت تر عیدی بدهید!/چند ایده جالب برای عیدی دادن در ایام نوروز
جمعه ساعت 1:20 دقیقه به وقت جان فدا
هر جمعه همین ساعت، یاد حاجی میکند و دل های دیگر را هم به او متوجه. حالا دو سال است که او بر سر این عهد مانده است. میگوید: «یک بار تصویری از حاجی گذاشته بودم که دستش را به سمت دوربین دراز کرده بود و لبخند بانمکی داشت. بعدتر یکی از اعضای کانال به من پیام داد؛ در شرایط خیلی سختی بوده و در اوج ناامیدی، که این تصویر را میبیند. احساس کرده بود حاج قاسم دستش را دراز کرده تا دست او را بگیرد. حال عجیبی پیدا کرده بود. دستی حمایتگر آمده بود در زندگی اش».